افتخاراتی که ایرانیها الکی به نام خود زدهاند (۱)
همین الان اگر یک دقیقه فکر کنیم، می توانیم چندین مثال بزنیم که در آن ها ایرانی ها جزء خفن ترین مردم دنیا به حساب می آیند و هیچ کاری نبوده که در آن اول نباشند. از تعداد ایرانی های ناسا گرفته تا مخترع فلان ماشین و مالک فلان برند؛ مواردی که بسیاری از آن ها تنها زاییده تخیل خود ماست و نمود عینی ندارد. این جا تلاش کرده ایم تعدادی از این افتخارات الکی را مرور کنیم، با توجه به این نکته که این ها همه موارد نیستند و این مطلب تنها مشتی است نمونه خروار.
سازمان فضایی آمریکا
علت شهرت: ناسا پر از ایرانی است و این ایرانی ها هستند که ناسا را اداره می کنند.
شرح ماجرا: از وقتی نام فیروز نادری به عنوان مدیر یکی از پروژه های مریخ نوردی ناسا مطرح شد، صحبت ها درباره تعداد ایرانی های شاغل در ناسا مطرح شد، صحبت ها درباره تعداد ایرانی های شاغل در ناسا هم داغ شد. حالا مدت هاست که خیلی ها اعتقاد دارند اگر ایرانی ها نبودند، ناسا زمین می خورد و اصلا این مغز ایرانی است که توانسته باعث موفقیت های این سازمان شود. این وسط بعضی سایت های داخلی مدعی شده اند که ۴۳ درصد کارکنان ناسا ایرانی هستند و اگر این واقعیت داشته باشد؛ یعنی اکثریت در این سازمان با ایرانی هاست.
اصل ماجرا چیست؟ این که ۴۳ درصد از جمعیت یک سازمان مهم و بزرگ در دست خارجی ها باشد، شبیه یک توهم است. آن هم وقتی که بفهمیم ناسا حدود ۲۵ هزار کارمند دارد و اگر ادعای افسانه سازها درست باشد؛ یعنی بیش از ۱۰ هزار ایرانی در ناسا کار می کنند. خود فیروز نادری اما در گفت و گویی که چند سال پیش انجام داد، گفت احتمال می دهد حدود یک درصد از این جمعیت، ایرانی باشند که تازه بخش زیادی از آن ها را استادان دانشگاه شامل می شوند که کارمند رسمی ناسا به حساب نمی آیند. طبق گفته پروفسور نادری حداکثر ۳۰۰ ایرانی از جمله استادهای دانشگاه در ناسا مشغول به کار هستند.
بستنی
علت شهرت: فردی به نام کریم باستانی یا کریم یخ فروش مخترع بستنی است.
شرح ماجرا: در شرح این اختراع آمده «تا به حال به این اندیشیده اید که چرا هرگز در هیچ گزارش یا رسانه خارجی در مورد این که بستنی، این لیسیدنی پرطرفدار، در کجا و توسط چه کسی ساخته شده، هیچ حرفی به میان نیامده؟! جواب این سوال در کتاب «مردم دوران مشروطه» در قفسه های خاک گرفته کتابخانه ملی موجود است که نیز افتخار دیگری است برای ما ایرانیان. داستان از این جا شروع می شود که فردی به نام «کریم باستانی» ملقب به کریم یخ فروش، پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت» در ادامه این داستان ثابت می شود که آیس کرم همان آیس کریم است و بستنی را هم ما اختراع کردیم.
اصل ماجرا چیست؟ متن بالا که نیازی به پاسخ ندارد اما تاریخچه پیدایش خود بستنی جالب است. واژه «آیس کرم» اولین بار در ۱۷۴۴ میلادی یا ۱۱۲۳ هجری خورشیدی به کار رفته است. خود مفهوم بستنی اما به احتمال زیاد نوع تحول یافته نوشیدنی های یخ زده است. در قرن چهارم قبل از میلاد، اسکندر به نوشیدنی های یخ زده علاقه فراوانی داشت و آن طور که تاریخ نگاران روم گفته اند در سال ۶۲ قبل از میلاد، نرون، امپراتور روم گروه هایی را به کوهستان های آپنین می فرستاد تا برایش یخ و برف بیاورند، سپس آن را با شربت، پوره میوه یا عسل مخلوط می کرد و می خورد. در سال ۱۶۶۰، کافه «پروکوپ» توسط یک ایتالیایی به نام «کولتلی» در پاریس افتتاح شد که در آن انواع یخ طعم دار و خامه یخ زده یا همان بستنی، تولید و عرضه می شد. بعد از آن، دسرهای یخی راه خود را به آمریکا بازکردند و در سال ۱۷۰۰ میلادی، فرماندار مریلند، از مهمانان خود با بستنی پذیرایی کرد.
سردر سازمان ملل
علت شهرت: نوشته شدن شعر مشهور سعدی (بنی آدم اعضای یک پیکرند) بر سردر سازمان ملل
شرح ماجرا: از دوران مدرسه به یاد داریم که این شعر سعدی به خاطر مفهوم زیبایش در سردرد سازمان ملل نقش بسته و یک جورهایی تبدیل به مانیفست این سازمان شده است. در سال های اخیر اما هر کس به نیویورک سفر کرده، نتوانسته تصویری از این نوشته پیدا کند.
اصل ماجرا چیست؟ ظاهرا در سال های اولیه بعد از افتتاح سازمان ملل، این شعر سعدی روی تابلویی نوشته شده بود و بالای یکی از درهای سازمان ملل نصب شده بود. بعد از مدتی اما این تابلو را برداشتند ولی خاطرات آن هرگز از یاد نرفت. نکته مهم دیگر این که سازمان ملل سرد خاصی ندارد و چندین در دارد. به عنوان مثال، ساسان والی زاده در قسمتی از کتابش با نام «سفر به نیویورک، رسانه ای به نام احمدی نژاد» به شکل مستقیم به جست و جو برای یافتن این شعر در سفرش به سازمان ملل اشاره و بیان می کند: «به محض آن که می خواستم از زیر سردر سازمان ملل (راستی این جا چندین ورودی دارد، سردرد اصلی کدام است؟!» عبور کنم، چشمان کنجکاوم را به میله ها، ستون ها و دیوارهای کناری دوختم، شاید چند واژه دُر دری بیابم یا حداقل مفهوم شعر سعدی را به یکی از زبان های بین المللی اما هرچه جستم، هیچ نیافتم»
کاووس حسن لی- موسس مرکز سعدی شناسی ایران- در گفت و گویی وجود هرگونه لوح یا سردری را با این اشعار از سعدی در مقر سازمان ملل متحد رد کرده و گفته «متاسفانه الان طوری شده که اگر این حرف را بزنیم، هیچ کس باور نمی کند و مردم واقعا فکر می کنند شعر سعدی بر سردر سازمان ملل متحده نوشته شده است، حال آن که نه سردری و نه تابلویی با اشعار سعدی در سازمان ملل وجود ندارد.»
گینس
علت شهرت: ۳۶ رکورد اختصاصی برای ایران در گینس ثبت شده است.
شرح ماجرا: چندین خبرگزاری و سایت خبری لیستی منتشر کرده اند از افتخارات ایران و ایرانی ها در گینس و کلی آمار داده اند از چیزهایی که ایران در آن اول است.
اصل ماجرا چیست؟ این که شما در یک چیزی اول باشید با اینکه در گینس رکورددار باشید تفاوت دارد و این دو تقریبا هیچ ربطی به هم ندارند. در میان آن ۳۶ رکورد هم تعداد کمی با گینس مشترک است. در کتاب گینس اما ۲۷ بار از ایران نام برده شده که در تعداد زیادی از آن ها «ایران» محل بحث نیست و مثلا فقط محل برگزاری مراسم بوده یا یک صاحب رکوردی از آن عبور کدها ست. برای مثال طولانی ترین سفر با ماشین سه چرخه توسط دو آلمانی به مسافت ۳۷ هزار کیلومتر ثبت شده که از ایران نیز گذشته اند.
ژاپنی ها
چشم بادامی ها در افسانه های ما حضور گسترده ای دارند. درباره این عکس گفته می شده وزیر نیروی این کشور به خاطر قطعی برق بیست دقیقه به مردم تعظیم کرده. آخرش اما معلوم شد این ادای احترام مدیر شرکت هوندا بوده. همین!