اجبار به سکوت با دیدن کبودی بدن فرزند
تریتا نیوز -سمیه جاهدعطائیان-
پدر، فرزند اوتیستیک اش را به مرکزی میسپارد که برای چند ساعت از او مراقبت کنند، او به مدیر مرکز گوشزد میکند که به هر طریقی که صلاح میدانند بچه را ساکت کنند، تمام وکمال اختیار با خودتان! مادر دیگری ناچار است بدون تحقیق و بررسی، فرزندش را که با اختلال دیگری دست وپنجه نرم میکند به یکی از همین مراکز بسپارد که برای چند ساعت در روز فرزندش را سرگرم کنند. او ناچاراست، فرزند کنکوری دارد و از صداهای بلند و نا بهنجار در خانه به ستوه آمدهاند. مادردیگری بهخاطر جرو بحثهای مداوم با همسرش، ساعتی به استراحت و رسیدگی به کارهای منزل نیاز دارد. همین الزامات برای واگذاری بچههای با نیازهای ویژه و در طیف شدید به مراکز دارای مجوز و بدون مجوز وجود دارد که در حق بسیاری از این بچه ها ظلم بزرگی می شود. چنانچه چند سال پیش قبلاز شیوع کرونا مرکزی به نام (صابرین یاسین) بچهها را به یک مجتمع ورزشی در خیابان «سعدآباد» تهران برای اردو میبرند که ۲ بچه در اثر برخورد سیم برق و آتشسوزی جانشان را از دست میدهد. اما خانوادهها هیچ شکایتی از مرکز نکرده و در این ارتباط سکوت میکنند.
هر طور صلاح می دانید فرزندم را تربیت کنید!
«م.ی» مادر یکی از بچههای اوتیستیک که در مورد وجود مراکز بیشمار و غیرمجاز نگهداری بچه ها اطلاعاتی داشته و از سهلانگاری خانوادهها نگران است میگوید: «مادرهایی که ناچار هستند فرزندشان را به این مراکز بسپارند میگویند که بارها شاهد آثار کبودی و زخم روی بدن فرزندشان بودند و زمانی که علت را از مرکز میپرسند به آنها میگویند که پا یا دست بچه به لبه استخر خورده و هزاران بهانه دیگر میآورند. خانوادهها هم که زندگی سختی دارند و از عهده نگهداری بچهها با طیف شدید برنمیآیند، سکوت می کنند و همچنان بچه را به همان مرکز میسپارند. در بسیاری از مواقع آثار کبودی را بارها مشاهده میکنند اما بازهم شکایتی ندارند؛ متأسفانه در چند سال اخیر مراکز غیررسمی و حتی رسمی زیادی در حوزه اوتیسم ایجاد شده که از بچهها برای ساعتی نگهداری می کنند و مشخص نیست کارکنان یا مددجوها از صلاحیت کافی برای نگهداری بچهها برخوردار هستند، یا نه؟ شیوه های نگهداری مشخص نیست و خانوادهها هم تحقیقی در این زمینه نکرده و حتی گاهی هم میگویند که صلاح با خودتان است؛ او را تربیت کنید.»
نگهداری از افراد با نیازهای ویژه بدون مجوز
این مادر تعدد مراکز برای دادن مجوز فعالیت مراکز نگهداری و توانبخشی افراد دارای معلولیت و با نیازهای ویژه را یکی از معضلات پیش رو میداند؛ «گرچه مؤسسههای مختلف از بهزیستی، وزارت ورزش و امور جوانان، پلیس امنیت و شهرداری امکان گرفتن مجوز را دارند اما باز هم بحث اصلی ما مجوز نیست بلکه اجبار و ناچاری خانوادهها برای سکوت در مقابل تخلفات است که حواشی را بیشتر می کند. وقتی خانوادهها سکوت میکنند مراکز هم به کار خودشان ادامه میدهند و حتی به صورت قارچگونه رشد میکنند. بهعنوان مثال مؤسسهای برای نگهداری موقت بچههای دارای نیازهای ویژه اقدام و بچهها را به استخر، پارک، باشگاه و… میبرد. نیروهای این مؤسسه که بدون دریافت مجوز فعالیت داشتند، هرکدام بعد از چند سال از آن مرکز جدا شده و بدون دریافت مجوز به صورت مستقل به کارشان ادامه دادند. وقتی هم از آنها درخواست مجوز میکردیم فلان مؤسسه را مثال میزنند که با هیچ مجوزی، تخلفات زیادی هم در پرونده داشته و خانوادهای هم پیگرد قانونی نداشته است. تمام این مراکز هم با حمایت خانوادهها گسترش پیدا کرده و هر کدام بدون مجوز کار میکنند. تمام مؤسسهها برای گرفتن مجوز، باید هیات مدیرهای معرفی، تیم تخصصی و پزشک مقیم داشته باشند درحالی که مراکزِ فاقد مجوز، تیم تخصصی و کارشناس ندارند. مراکز دارای مجوز هم شاید در روز اول فضای مناسبسازی شده، تیم تخصصی، پزشک، گفتار درمان، روانشناس و … داشته باشند اما همه برای همان روزهای اول است و بهمرور زمان بدون استانداردهای لازم فعالیت کرده و از سوی خانوادهها هم شکایتی نمیشود که بهزیستی در این زمینه نظارتی اعمال کند. »
اجبار به سکوت در مقابل خشونت
این مادر ادامه میدهد: «مشکل اصلی خانوادههای دارای فرزند با نیازهای ویژه و توانخواه مربوط به سن بلوغ بچهها است که تمام اختلالات بهخاطر خانه ماندن، مشغول نبودن و خالی نشدن انرژی شدیدتر میشود و متأسفانه مرکزی برای نگهداری موقت بچههای بالای ۱۲ سال در کشور وجود ندارد و در سازمان بهزیستی هم تعریفی برای آنها نشده است، چرا که نگهداری بچههای بالای ۱۲ سال برای خانوادهها هم مشکلات فراوانی داشته و بهزیستی هم زیر بار مسئولیتهای آن نمیرود. همین مسئله باعث شده که مراکز کوچک مربوط به نگهداری این بچهها، فعالیت غیر قانونی شان را بدون اعمال هیچ مجوز و استانداردی در یک واحد از آپارتمان شروع کنند.»
«س.ر» دخترش را به یکی از همین مراکز فاقد مجوز سپرده و میگوید: «اتفاقات خوبی در مراکز فاقد مجوز نمیافتد. چند بار بازوی دخترم کبود بود که وقتی با مدیر مرکز صحبت کردم و تقاضا دادم که دوربینها را چک کنند مخالفت شد و بهانه آوردند که دست بچه هنگام بازی با وسایل کبود شده. درحالیکه بچه من بی دلیل غمگین بود. این اتفاق برای بچههای دیگر هم تکرار شد اما مرکز هر بار دلیلی آورد. همسرم مخالف شکایت و پیگیری بود، به همین خاطر من هم سکوت کردم. وقتی اوضاع مراکز بدون مجوز اینچنین باشد، وضعیت مراکز مجوزدار بهتر نخواهد بود. همینطور که بارها شاهد رسانهای شدن و افشای برخی اتفاقات تلخ در مراکز وابسته به بهزیستی هستیم و حتی بسیاری از افرادی که فرزندشان را در مراکز بهزیستی میگذارند و شاهد تخلف مراکز هستند هم میترسند که از مراکز شکایت کنند چون بچه را از مرکز اخراج میکنند، اطلاعات دوربین مدار بسته را هم ارایه نمیدهند و عملاً خانواده بیدفاع میماند؛ بهزیستی هم جز تکذیب کاری انجام نمیدهد.»
نبود قانون بازدارنده برای دفاع از بچه های با نیاز ویژه
این مادر ادامه میدهد: «مرکزی وجود داشت که از ابتدا اجازه دسترسی خانوادهها به دوربین مدار بسته را میداد اما بعد با این توضیح که مادرها درکار تربیت مرکز دخالت میکنند، اجازه دسترسی را محدود کرد. زمانیکه مادری به خاطر آثار زخم یا کبودی اعتراض میکرد جواب غیرقابل منطقی دریافت میکرد. متأسفانه تعدد مراکزی که به مراکز توانبخشی و نگهداری بچههای با نیازهای ویژه یا معلول مجوز میدهند زیاد است و قانون بازدارنده ای هم برای دفاع از بچهها ندارند. بهزیستی به خانواده اطلاعات نمیدهد که اگر مورد اشتباه، تخلف یا آثار بدرفتاری با فرزند را دیدند شکایت و پیگیر حق وحقوق تضییع شده احتمالی باشند. تمام اینها باعث میشود که مراکز فعلی هرکدام بهصورت خودمختارفعالیت کرده و راه فرار از قانون برایشان باز باشد.»
بهگزارش تریتا نیوز به نقل از شرق؛ معضل عدم شکایت خانوادهها که در مراکز نگهداری یا توانبخشی بهزیستی شاهد آثار ضربوجرح هستند، ماجرایی تاسف بار و همیشگی است. مراکز زیر نظر سازمان بهزیستی که از این سازمان مجوز فعالیت دارند نیز تحت یک دستورالعمل مشخص و قانونمند فعالیت نمیکنند چنانچه در مدت اخیر تصاویر و خبرهایی از اعمال خشونت توسط مددکاران مراکزی در رسانهها منتشر شد که البته مشخص نیست چه تعداد از این تخلفات و اتفاقات تلخ در مراکز لاپوشانی شده و منعکس نمیشوند چرا که خانوادههایی که از سر اجبار، ترس و یا تهدید برای اخراج فرزندشان از مراکز راهی جز سکوت ندارند. رسانهای شدن بدرفتاریهای صورت گرفته در مراکز نگهداری از معلولان و دست به دست شدن تصاویراگرچه نگرانیهای خانوادهها را بیشتر کرد اما هنوز منجر به واکنش مؤثری از سوی مسئولان در این حوزه نشده است. البته بهزیستی برخی از رویداد ها را تکذیب و برایشان توضیحاتی ارسال کرده و یا از صاحبان خاطیِ مراکز سلب امتیاز کردهاست اما اعمال نظارت ضربتی و فوری از مراکز یکی از انتظارات جامعه معلولان و خانوادههایشان بوده که هنوز محقق نشدهاست.
پرونده های تخلف خاک می خورند
از اقدامات صورت گرفته پس از رسانهای شدن تخلفاتی مثل ضرب و شتم یک معلول در مرکز «احسان» شهر اهواز، فوت همزمان ۳ معلول در مرکز نگهداری «المهدی» ممسنی و شکنجه یک معلول در مرکز نگهداری گچساران و بسیاری موارد دیگر، علاوه بر دادن جوابیه و تکذیبیه، به انتشار یک پیش خبر مبهم نیز می توان اشاره کرد؛ معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور بعد از نگرانیهای به وجودآمده در میان خانوادهها اعلام کرد که شیوه نامه ای برای فعالیت مراکز نگهداری روزانه و شبانه بهزیستی در دست تدوین بوده که قرار است چراغ راه بیشاز ۲ هزار مرکز نگهداری از معلولان باشد. این مقام مسئول در بهزیستی اعلام کرده که در حال آموزش خانوادهها هستند تا با شرایط مراقبت از فرزندانشان آگاه و آنها هم بتوانند برای دریافت خدمات درست و استاندارد مطالبهگر باشند. این در حالی است که خانوادههای بسیاری امکان اعتراض و شکایت در مورد تخلفات رخ داده در مراکز را ندارند چنانچه پروندههای زیادی در این زمینه مسکوت مانده و فراموششده است. در عین حال اعلام این خبر نشان داد که تمام این مراکز تا به امروز فاقد شیوه نامه و دستور العمل روشنی بوده و میدان برای تخلفات افشا شده باز بوده است.
«بهروزمروتی» مدیرکمپین حمایت از افراد دارای معلولیت میگوید: «اگرچه بهزیستی با اعلام یک خبر بالاخره واکنش اساسی و موضعی مشخص نشان داد اما هنوز به طور شفاف مشخص نیست که برای تدوین شیوهنامه فوق با کدامیک از انجمنها و فعالان حوزه معلولان مشورت و رایزنی شده است. بهزیستی بهخوبی میداند که پروندههای زیادی در مورد مراکز خاطی، سالیان سال خاک خورده و بی نتیجه رها شده است. مثل پرونده مرکز «لموک» مازندران یا «راه بهشت» قائمشهر که یک نفر به صورت مشکوک فوت کرد و بهزیستی هنوز درمورد آن اطلاع رسانی روشنی نکرده و خبری هم از خانواده معلول موجود نیست؛ پروندههای زیادی بدون تکلیف ماندهاند، چرا که رفت وآمد، اعلام شکایت، روال اثبات تخلف و… بسیار دشوار است و مراکز هم به طور حتم برای ارایه فیلم تخلف خودشان مقاومت دارند. پزشک قانونی هم نسبت به شکایتهایی پاسخگواست که در دوره خاصی مراجعه شده و آثار ضرب وجرح باقیمانده باشد. خانوادههایی هم بعد از پیگیری شکایت، نیمه راه می مانند و پیگیری شکایت را نیمه کاره رها می کنند.»
بهزیستی به جای تکذیب نظارت کند
ضرورت اعمال نظارت آنلاین خانواده ها از مراکز بهزیستی
مدیر کمپین حمایت از حقوق معلولان یادآور میشود: «بعد از وقوع تخلفات متعدد، پیشنهاد دادیم که بهزیستی امکان دسترسی آنلاین در مراکز را به منتخبی از خانوادهها فراهم سازد اما هنوز هیچ پاسخی به درخواست ما که درخواست منطقی و عاجل خانوادهها بوده، ارایه نداده است. منتظر هستیم تا بهزیستی هرچه زودتر در مورد شیوه نامه ای که از آن در رسانهها صحبت کرده، اطلاع رسانی و شفافسازی کند تا ببینیم ضمانت اجرای آن برای کم شدن تخلفات موجود چیست. به این واسطه هم فشار کمتری به سازمان بهزیستی میآید و هم مراکز، بهزیستی را تنها حامی و تکیه گاه خود نمیدانند که بعد از وقوع هر تخلف، قرار بر تکذیب، رد یا پاسخ گویی باشد. از سویی خانوادهها و انجمنهای فعال و دلسوز هم در حوزه نظارت بر عملکرد مراکز، نقش مؤثری ایفا کرده و امیدواریم که شاهد کمتر شدن تخلفات باشیم.»
او به مهمترین نگرانی خانواده ها با دیدن تصاویر تلخ در مراکز اشاره می کند؛« مهمترین دغدغه خانواده ها این است که در آینده چه کسی از فرزندشان مراقبت خواهد کرد و زمانیکه وضعیت مراکز بهزیستی و مرکز بدون مجوز را می بینند، نگرانی شان بیشتر می شود. از سوی به ما اعلام می شود که این قبیل اخبار را منتشر نکنیم. اگر این اخبار منتشر نشود، نظارت های جزیی هم وجود نداشته و عرصه بر افراد با نیازهای ویژه و خانواده هایشان تنگ تر خواهد شد. ما فقط می خواهیم با انتشار این اخبار و تصاویر، سازمان بهزیستی به صورت سرزده، عملکرد مراکز را بازرسی کرده و نسبت به وقوع موارد رسانه ای شده، جدیت و حساسیت بیشتری به خرج دهند.»