«نیمه پنهان ماه»، روایتی از حلقههای مفقود تاریخ
یکشنبه دهم اردیبهشت- فیلم مستند «نیمه پنهان ماه» در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد و سپس جلسهی نقد و بررسی این فیلم با حضور محمد تهامینژاد بهعنوان منتقد مهمان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در ابتدای جلسه «آزاده بیزار گیتی» کارگردان فیلم مورد بحث، در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسههای نمایش فیلم) درباره نحوه پژوهش و زمان صرف شده برای آن گفت: «طرح اولیه «نیمه پنهان ماه» سال ۸۶ به مدیریت وقت مرکز گسترش پیشنهاد داده شد و تصویب پژوهش آن حدود یک سال نیم زمان برد.»
وی که در این فیلم به نقش و حضور زنان در جنبش مشروطه پرداخته گفت: «در حقیقت تکمیل پژوهش و متقاعد کردن مدیران دورههای مختلف درباره این که ساخته شدن چنین فیلمی امکانپذیر خواهد بود، زمانی طولانی (حدود شش سال) را به خود اختصاص داد؛ در حالی که پژوهش این فیلم تا پایان مرحلهی تدوین آن ادامه داشت و تا لحظه آخر از هر عکس و تصویری که به دستم میرسید استفاده کردم.»
بیزار گیتی افزود: «میتوان گفت ساخته شدن این فیلم باعث شد تمام آنچه که طی دهههای مختلف در حافظهی تاریخی و جمعی کشور ما خفته و خاموش شده بود دوباره جان گرفته و زنده شود. در حقیقت «نیمه پنهان ماه» نخستین فیلم مستندی است که دربارهی حضور زنان در جنبش مشروطه ایران ساخته شده است. امیدوارم در سالهای آینده افراد و مستندسازان دیگری بتوانند به گسترش مباحث مطرح شده در این فیلم کمک کنند.»
در ادامه جلسه، محمد تهامینژاد، فیلمساز و منتقد پرسابقه، «نیمهی پنهان ماه» را به دلیل نوع خاص نگاه فیلمساز به تاریخ و خصوصاً تاریخ زنان، یک مستند درخور توجه دانست و افزود: «در تمام سالهایی که دربارهی تاریخ سینمای ایران تحقیق میکنم چنین فیلمی ندیده بودم. فیلمی که بهطور مشخص یک دورهی تقریباً صد و شصت ساله (از اواسط دوران ناصرالدینشاه قاجار تا روزهای پیروزی انقلاب اسلامی) را جهت بررسی انتخاب کرده است.»
وی با اشاره به اهمیت نگاه فیلمساز نسبت به مواد تصویری که در اختیار داشته گفت: «فیلم «نیمهی پنهان ماه» یک مستند منبعشناختی و انتقادی است که فیلمساز در آن، برخی عناصر از هم گسیخته را سر جای خود برگردانده تا بتواند تحلیل خود را ارائه کند. البته این فیلم نیز از تمام محدودیتهای مستندهای تاریخی برخوردار است و در آن، تاریخنگار یا فیلمساز، مفاهیم تاریخی را با مفاهیم جدید توضیح نمیدهد، بلکه میکوشد تا با جستوجوهایش در هزارتوی تاریخ، مواد و حوادث تاریخی را که تاریخ رسمی خواستار فراموشی بسیاری از وجوه آن بوده را بهطور انتقادی شناسایی کرده و در جایگاه مفقود شدهی سیاسی و اجتماعی خود بنشاند.»
تهامینژاد گفت: «این فیلم منابعی را در تاریخ جستوجو میکند و تفسیر تازهای از آن منابع ارائه میدهد تا چیزهایی که در تاریخنگاری رسمی در جای درست خود قرار نگرفته را دوباره سر جای خود قرار دهد.»
وی اشارهی مستقیم کارگردان به بازسازی برخی تصویرهای فیلم را یکی از مهمترین ویژگیهای این فیلم دانست و افزود: «به این وسیله، فیلم موفق میشود چیزی که تاریخ رسمی از آن دریغ کرده را جبران کند و زنان برجسته و تاثیرگذار تاریخ مشروطه را در کتاب تاریخ سر جای خود قرار دهد. به عبارتی دیگر اساس فیلم «نیمهی پنهان ماه» جستوجو در منابع تاریخی و ارائهی یک نگاه تازه با منابع تصویری و به جا مانده از آن دوران است.»
تهامینژاد سپس جستوجوی فیلمساز در لابهلای منابع تاریخی را مهمترین سند موجود در «نیمهی پنهان ماه» دانست و گفت: «از این زاویه، فیلم مورد بحث، انعکاسی از حضور یا مداخلهی فیلمساز در واقعیت به حساب میآید. البته شخصیت محوری مستند (که خود فیلمساز به جای آن حضور دارد) با مسائل درگیر نمیشود و بیشتر سعی میکند احساس خود را در مواجهه با فراز و فرودهای تاریخی بیان کند.»
در ادامه، آزاده بیزارگیتی در پاسخ به نکتههای مطرح شده از سوی منتقد جلسه گفت: «انتقاد ایشان کاملاً درست است و اگر چه انجام این کار در فیلم تعمدی است اما تنها روشی بود که برای تاریخنگاری تصویری میشد به کار برد.»
وی سپس با اشاره به روشهای تاریخنویسی مدرن بر اساس اسناد و مدارک موجود گفت: «البته این تاریخنگاری جدید برمبنای سطرهای تاریخی مفقود و پراکنده نوشته میشود اما برخی از متفکران حتی آن را واقعیتر از تاریخنگاری سنتی میدانند. چرا که تاریخنگاری سنتی عمدتاً بر پایهی نگارش و به حاشیه بردن تاریخ فاتحان بنا شده، در حالی که تاریخنگاری جدید تلاش میکند تا حلقههای مفقود تاریخ را به هم متصل کند و این تمهیدی است که با کاربرد منابع تصویری موجود، در مستند «نیمهی پنهان ماه» مورد استفاده قرار گرفته است.»
در بخش دیگری از این جلسه، محمد تهامینژاد گفت: «میتوان حدس زد حرکتهای زنان در هر دورهی تاریخی تحت تاثیر بافت و شرایط اجتماعی خاص خود بوده است. بهعنوان مثال در به وجود آمدن سازمانهای سیاسی در دوران انقلاب مشروطه، زنها هم حضور داشتهاند، اما باید پذیرفت به وجود آمدن اینگونه سازمانها تحت تاثیر راهاندازی سازمانهای سیاسی در فرانسه یا جنبشهای اعتراضی آمریکاییها در حدود یک قرن پیش از آن بوده است.» وی افزود: «اتفاقی که اواسط دورهی قاجار رخ داد توسط برخی تجار سرشناس نظیر ابراهیمخان صحافباشی (نخستین واردکنندهی فیلم به ایران) به وجود آمد و در حقیقت آنها با بردن همسران خود به اروپا، آمریکا و برخی کشورهای خاور دور، زمینهساز تحولی شگرف در آنان و زنهای اطراف آنها شدند.» تهامینژاد سپس با اشاره به ورود سینما در ایران پس از دوران مشروطه گفت: «حضور و وجود سینما میان تماشاگران و خصوصاً زنان سینمارو نیز تاثیراتی ایجاد کرد که تماشای نحوهی زندگی، پوشش و رفتار مردم عادی در اروپا و آمریکا تنها یکی از آنها بود.» در ادامه، آزاده بیزارگیتی با اشاره به موانع موجود و تاریخی بر سر راه زنان و برخی جنبشها که برای طرفداری از آنها به وجود آمدهاند گفت: «این مسائل در طول تاریخ، تعریف تاریخنگاری و خصوصاً تاریخنگاری زنان را پیچیدهتر کرده است. در چنین شرایطی با نفی و ابهام دنیایی از جنس زنانه مواجهیم که البته فقط محدود به جامعهی ما نیست و در همهی جوامع دنیا نیز دیده میشود.» وی سپس با تکذیب آنچه که به گفتهی او میتواند به فضای مردستیزانهی فیلم تعبیر شود گفت: «آنچه که در این فیلم بسیار اهمیت داشت، پرداختن به این نکته بود که مسالهی زنان، مسالهای اجتماعی است که اتفاقاً در طول تاریخ، بسیاری از مردان آگاه برای حل کردن این موضوعها و آگاهیبخشی در مورد آنها تلاشهای وافر و موثری هم داشتهاند.»
بیزارگیتی در بخش پایانی جلسه با اشاره به نوشته شدن تاریخ توسط فاتحان و مردان گفت: «مرور این تاریخ مکتوب نشان میدهد مردان علاقهای به نمایش حضور زنان در حوادث تاریخی نداشتهاند و آنها را بیشتر در حاشیه میخواستهاند تا در متن. عدم وجود عکس یا تصویری از زنان و کودکان در دوران مشروطیت هم به خوبی این نکته را ثابت میکند و نشان میدهد در آن دوره، نظام قدرت در دست عکاسان مرد بوده است. اما برای آن که به جانبداری از زنان متهم نشوم، سعی کردم این نکته را در لایههای پنهان فیلم گنجاندم و بهصورت صریح به آن نپردازم.»